12 سال کارگری ساده: 19 تجربه از دل کار

سلام!شاید باورتون نشه، ولی من 12 ساله که کارگر ساده‌ام.تو این سال‌ها، دست‌هام زبر شده، کمرم درد گرفته، اما درس‌های زیادی هم یاد گرفتم.می‌خوام 19 تا از تجربه‌هام رو باهاتون به اشتراک بذارم، شاید به دردتون بخوره: 1.قدر سلامتی‌تون رو بدونید.کمر، زانو، دست، همه اینا سرمایه‌اند.2.زودتر از موعد برید، دیرتر برگردید.همیشه وقت اضافه داشته باشید.3.هر کاری رو یاد بگیرید.مهارت داشتن، یعنی قدرت داشتن.4.با همکاراتون خوب باشید.تنهایی نمی‌شه کار کرد.5.قدر فرصت‌های کوچیک رو بدونید.شاید یه فرصت کوچیک، زندگیتون رو عوض کنه.

6.از یادگیری دست نکشید.دنیا همیشه در حال تغییره.7.برای خودتون ارزش قائل باشید.خودتون رو دست کم نگیرید.8.پس انداز کنید.حتی کم، ولی پس انداز کنید.9.حقوقتون رو به موقع بگیرید.از حقتون دفاع کنید.10.باهوش کار کنید، نه فقط سخت.راه‌های بهتری هم وجود داره.11.صبور باشید.تغییر زمان می‌بره.12.شکایت نکنید، راه حل پیدا کنید.13.همیشه لبخند بزنید، حتی اگه سخت باشه.14.تمیز و مرتب باشید.ظاهر شما مهمه.15.به حرف‌های بزرگترها گوش کنید.اونا تجربه‌های زیادی دارن.16.از اشتباهاتتون درس بگیرید.اشتباه کردن اشکالی نداره، تکرار کردنش اشتباهه.17.قدر خانواده‌تون رو بدونید.

اونا تنها کسایی هستن که همیشه کنارتون می‌مونن.

18.همیشه یه هدف داشته باشید.بدون هدف، سرگردون می‌شید.19.به خودتون ایمان داشته باشید.شما می‌تونید!حالا که تجربه‌هام رو گفتم، می‌خوام 7 تا توصیه طلایی هم بهتون بکنم:

💥توصیه 1: سعی کنید کارتون رو دوست داشته باشید. اینطوری تحملش راحت‌تر می‌شه.
💥توصیه 2: همیشه به دنبال ارتقا باشید. تو همون پست نمونید.
💥توصیه 3: روابط عمومی قوی داشته باشید. با همه خوب باشید.
💥توصیه 4: از پولتون درست استفاده کنید. ولخرجی نکنید.
💥توصیه 5: به تفریحاتتون هم برسید. فقط کار نکنید.
💥توصیه 6: از مشورت با دیگران نترسید. سوال کردن عیب نیست.
💥توصیه 7: همیشه امیدوار باشید. فردا بهتر از امروز خواهد بود.

اینم 5 نکته تکمیلی که شاید به دردتون بخوره: 1. بیمه رو جدی بگیرید. آینده‌تون رو تضمین کنید. 2. اگه امکانش هست، یه حرفه یاد بگیرید. کارگری ساده همیشگی نیست. 3. از اینترنت و آموزش‌های آنلاین استفاده کنید. کلی چیز میشه یاد گرفت. 4. به فکر سرمایه‌گذاری باشید. حتی با پول کم. 5. قدر جوونیتون رو بدونید. این روزا دیگه برنمی‌گردن. و در آخر، 4 تا اشتباه مهلک که نباید مرتکب بشید: 1. قمار نکنید. زندگیتون رو نابود می‌کنه. 2. به مواد مخدر نزدیک نشید. همه‌چیزتون رو ازتون می‌گیره. 3. با آدم‌های بد رفت و آمد نکنید. اونا شما رو هم مثل خودشون می‌کنن. 4. امیدتون رو از دست ندید. ناامیدی بدترین چیزه.

12 سال کارگری ساده: 19 تجربه، 7 توصیه، 5 نکته و 4 اشتباه مهلک

سلام دوستان.من 12 ساله که کارگر ساده هستم و تو این سال‌ها سختی‌ها و شیرینی‌های زیادی رو تجربه کردم.می‌خوام 19 تا از مهم‌ترین تجربه‌هام رو باهاتون به اشتراک بذارم تا شاید به دردتون بخوره.1.قدر سلامتی‌تون رو بدونید.کارگری یعنی استفاده‌ی مداوم از بدن، پس مراقب باشید.2.هر روز یه چیز جدید یاد بگیرید.حتی تو ساده‌ترین کارها هم می‌شه چیزای جدید یاد گرفت.3.به فکر آینده‌تون باشید.کارگری نباید تمام زندگی‌تون باشه.4.با همکاراتون خوب رفتار کنید.اونا خانواده‌ی دوم شما هستن.5.از حقوقتون دفاع کنید.

نذارید کسی حقتون رو بخوره.

6.ریسک پذیر باشید و مهارت های خودتون رو افزایش بدید 7.پول پس انداز کنید و سرمایه گزاری کنید 8.همیشه به دنبال اموزش بیشتر باشید 9.از مشورت افراد متخصص کمک بگیرید 10.با برنامه ریزی به سمت جلو حرکت کنید 11.همیشه به خودتان ایمان داشته باشید 12.در برابر مشکلات صبور باشید 13.از تفریح و ورزش غافل نشوید 14.در انجام کارها دقت کنید تا کیفیت کار پایین نیاید 15.به انتقاد سازنده توجه کنید 16.همیشه تمیز و مرتب باشید 17.به قوانین کار احترام بگذارید 18.سعی کنید روابط اجتماعی خوبی با همکارانتان داشته باشید 19.قدردان زحمات خود باشید

7 توصیه طلایی برای کارگران

1. دنبال فرصت‌های بهتر باشید. هیچ وقت راضی به شرایط فعلیتون نباشید و همیشه دنبال پیشرفت باشید. 2. یه حرفه یاد بگیرید. یه مهارت فنی یاد بگیرید که همیشه به دردتون بخوره. 3. بیمه باشید. حتماً خودتون رو بیمه کنید تا در مواقع ضروری خیالتون راحت باشه. 4. پس‌انداز کنید. حتی اگه کم هم باشه، پس‌انداز کردن خیلی مهمه. 5. با یه آدم باتجربه مشورت کنید. از تجربه‌های بقیه استفاده کنید. 6. انعطاف‌پذیر باشید. خودتون رو با شرایط مختلف وفق بدید. 7. به فکر بازنشستگی باشید. از همین الان برای دوران بازنشستگی‌تون برنامه‌ریزی کنید.

5 نکته تکمیلی برای موفقیت در کارگری

1. زبان بدن خوبی داشته باشید. با اعتماد به نفس و محکم صحبت کنید. 2. شنونده‌ی خوبی باشید. به حرف‌های بقیه خوب گوش بدید و سعی کنید متوجه منظورشون بشید. 3. سوال بپرسید. اگه چیزی رو نمی‌دونید، خجالت نکشید و سوال بپرسید. 4. مثبت‌اندیش باشید. همیشه سعی کنید نیمه‌ی پر لیوان رو ببینید. 5. به موقع سر کار حاضر شوید. وقت‌شناسی نشونه‌ی احترام به خودتون و بقیه است.

4 اشتباه مهلک که نباید مرتکب شوید

1. بی‌مسئولیتی. کارتون رو درست انجام بدید و زیر بار مسئولیت شونه خالی نکنید. 2. پرخاشگری. با همکاراتون با احترام رفتار کنید و از درگیری دوری کنید. 3. غیبت کردن. پشت سر بقیه حرف نزنید و شایعه پراکنی نکنید. 4. بی‌تفاوتی. نسبت به اتفاقات پیرامونتون بی‌تفاوت نباشید و اگه می‌تونید کمک کنید.

نمایش بیشتر

چند سال پیش تو یک کارگاه نجاری کار می کردم. صبح ها زود می رفتم و آخر شب برمی گشتم. بیشتر از همه اون روزها یادمه که چطور دستم با اره خراشیده شد ولی خندیدم و چسب زدم و کار کردم. اون زمانها فکر می کردم سختیه ولی الان می فهمم چقدر بهم قدرت داد. کی فکر می کرد یه کارگر ساده بتونه این همه چیز یاد بگیره؟ راستی کمر درد هم جزو ثابت های اون روزاست، یادمه یه بار مجبور شدم سه روز استراحت کنم.

خیلی جالبه که نوشتی کارگر تنها نیست، همکارا همه چی رو تغییر می دن. ما تو کارگاهمون یه جوونی داشتیم که همیشه با خنده می گفت: الان دیگه کارگر نیستم، هنرمندم! اون با همین طرز فکر بعدها واس خودش مغازه باز کرد.

پس انداز یعنی آدمی پشتش به دیوار نچسبه؛ یه بار حقوقم دیر شد و کلی دست و پا زدم. از وقتی این اتفاق افتاد همیشه یه چیزایی کنار می ذارم.

راستی فکر کنم همه ما یه روزی حس کردیم که این کار تموم نمیشه، که عمرمون همینه، ولی من می گم نه. باید تکون خورد. خودم شبا می رفتم کلاس فنی. حالا می تونم بگم کمی حال و روزم بهتره.

ممنون از این که نوشتی. چقدر خوبه کسایی بودن که حرفای دلشون رو می زنن. اگه کسی دیگه هم از این جور روزا و شب های طولانی کارگری خاطره داره، چه خوبه که بنویسه. هر کدوم از ما یه چیزی داریم که می تونه به درد بقیه بخوره. مثل همون چیزایی که من از همکارای قدیمی یاد گرفتم. می دونی چیه؟ یه وقتایی یه حرف ساده می تونه مسیر یه آدم رو عوض کنه.

پاسخ

یک دیدگاه

Samira گفت:

در

چند سال پیش تو یک کارگاه نجاری کار می کردم. صبح ها زود می رفتم و آخر شب برمی گشتم. بیشتر از همه اون روزها یادمه که چطور دستم با اره خراشیده شد ولی خندیدم و چسب زدم و کار کردم. اون زمانها فکر می کردم سختیه ولی الان می فهمم چقدر بهم قدرت داد. کی فکر می کرد یه کارگر ساده بتونه این همه چیز یاد بگیره؟ راستی کمر درد هم جزو ثابت های اون روزاست، یادمه یه بار مجبور شدم سه روز استراحت کنم.

خیلی جالبه که نوشتی کارگر تنها نیست، همکارا همه چی رو تغییر می دن. ما تو کارگاهمون یه جوونی داشتیم که همیشه با خنده می گفت: الان دیگه کارگر نیستم، هنرمندم! اون با همین طرز فکر بعدها واس خودش مغازه باز کرد.

پس انداز یعنی آدمی پشتش به دیوار نچسبه؛ یه بار حقوقم دیر شد و کلی دست و پا زدم. از وقتی این اتفاق افتاد همیشه یه چیزایی کنار می ذارم.

راستی فکر کنم همه ما یه روزی حس کردیم که این کار تموم نمیشه، که عمرمون همینه، ولی من می گم نه. باید تکون خورد. خودم شبا می رفتم کلاس فنی. حالا می تونم بگم کمی حال و روزم بهتره.

ممنون از این که نوشتی. چقدر خوبه کسایی بودن که حرفای دلشون رو می زنن. اگه کسی دیگه هم از این جور روزا و شب های طولانی کارگری خاطره داره، چه خوبه که بنویسه. هر کدوم از ما یه چیزی داریم که می تونه به درد بقیه بخوره. مثل همون چیزایی که من از همکارای قدیمی یاد گرفتم. می دونی چیه؟ یه وقتایی یه حرف ساده می تونه مسیر یه آدم رو عوض کنه.

پاسخ