چرا در بعضی روابط احساس میکنیم که نمیتوانیم به کسی اعتماد کنیم؟
اعتماد، سنگ بنای هر رابطهی سالم و پایدار است. اما گاهی اوقات، با وجود میل باطنی به برقراری ارتباطی عمیق و صمیمی، احساس میکنیم که نمیتوانیم به طرف مقابل اعتماد کنیم. این احساس میتواند بسیار آزاردهنده و حتی مخرب باشد و مانع از شکلگیری یک رابطهی رضایتبخش شود.
اما چه عواملی باعث میشوند که این احساس بیاعتمادی در ما شکل بگیرد؟ در این مقاله، به بررسی 15 نکتهای میپردازیم که میتوانند در این احساس نقش داشته باشند:
- 💥
تجربههای تلخ گذشته:
زخمهای عمیق ناشی از خیانت، دروغ یا بیاحترامی در روابط قبلی، میتوانند باعث ایجاد ترس و بدبینی نسبت به افراد جدید شوند. - 💥
عدم صداقت و شفافیت:
اگر طرف مقابل دروغ بگوید، پنهانکاری کند یا اطلاعات مهم را از شما مخفی کند، اعتماد کردن به او دشوار خواهد بود. - 💥
ناپایداری رفتاری:
رفتارهای متناقض و غیرقابل پیشبینی باعث میشوند که نتوانید به ثبات و تعهد طرف مقابل اعتماد کنید. - 💥
بیتوجهی به نیازها و احساسات شما:
اگر احساس کنید که حرفهایتان شنیده نمیشود و نیازهایتان نادیده گرفته میشوند، احساس بیارزشی و بیاعتمادی خواهید کرد. - 💥
انتقاد مداوم و تحقیر:
انتقادهای دائمی و تخریبکننده عزت نفس، اعتماد به نفس شما را از بین میبرند و باعث میشوند که به نیت و صداقت طرف مقابل شک کنید. - 💥
کنترلگری و حسادت:
تلاش برای کنترل رفتارها و ارتباطات شما، نشاندهندهی عدم اعتماد و احترام است. - 💥
عدم مسئولیتپذیری:
اگر طرف مقابل از پذیرش اشتباهات خود شانه خالی کند و تقصیرها را به گردن شما بیندازد، اعتماد کردن به او دشوار خواهد بود. - 💥
عدم حضور عاطفی:
وقتی طرف مقابل از لحاظ عاطفی در دسترس نیست و نمیتواند همدلی و حمایت کند، احساس تنهایی و بیاعتمادی خواهید کرد.

چرا در برخی روابط احساس بیاعتمادی میکنیم؟
1. تجربههای دردناک گذشته
تجربههای منفی در روابط قبلی، چه دوستانه، چه خانوادگی و چه عاشقانه، میتوانند اثرات عمیقی بر اعتماد ما به دیگران بگذارند. اگر قبلاً خیانت دیدهایم، مورد سوء استفاده قرار گرفتهایم یا به سادگی به حرفهایمان گوش داده نشده است، ممکن است به سختی بتوانیم دوباره به کسی اعتماد کنیم.
رابطه سالم و مبتنی بر اعتماد هستند. بدون صداقت، هیچ رابطهای نمیتواند پایدار بماند.
اگر در رابطهای دروغ و فریب وجود دارد، باید با طرف مقابل صحبت کنید و او را از احساسات خود آگاه کنید. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را قطع کنید.
حفظ سلامت روان و عاطفی خود، مهمتر از هر رابطهای است.
دروغ و فریب سم مهلکی برای هر رابطه ای است.
5. ناهماهنگی در گفتار و کردار
وقتی بین حرفها و رفتارهای یک فرد ناهماهنگی وجود داشته باشد، اعتماد به او دشوار میشود. اگر کسی چیزی بگوید اما رفتارش خلاف آن باشد، ما نمیدانیم به کدام جنبه از او اعتماد کنیم.
مثلا اگر کسی به ما بگوید که به ما اهمیت میدهد، اما هیچ وقت برای ما وقت نمیگذارد یا به حرفهای ما گوش نمیدهد، ما نمیتوانیم به حرفهایش اعتماد کنیم.
ناهماهنگی در گفتار و کردار میتواند نشانهای از عدم صداقت، عدم تعهد یا حتی سوء استفاده باشد.
برای سنجش اعتبار یک فرد، باید به الگوهای رفتاری او توجه کنیم و ببینیم آیا رفتارش با حرفهایش مطابقت دارد یا خیر.
اگر بین حرفها و رفتارهای یک فرد ناهماهنگی وجود دارد، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا رفتارش را اصلاح کند. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
اعتماد بر اساس صداقت و ثبات بنا میشود.
رفتار همیشه بلندتر از کلمات سخن میگوید.
6. عدم پایبندی به تعهدات
وقتی کسی به تعهدات خود عمل نمیکند، اعتماد به او دشوار میشود. اگر کسی وعدهای بدهد و آن را زیر پا بگذارد، ما شروع به شک کردن به صداقت و قابل اعتماد بودن او میکنیم.
عدم پایبندی به تعهدات میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله دیر رسیدن به قرار ملاقاتها، فراموش کردن وظایف، یا زیر پا گذاشتن قولها.
حتی کوچکترین تخلفات نیز میتوانند به مرور زمان اعتماد را از بین ببرند. ما ممکن است به طور دائم نگران باشیم که طرف مقابل دوباره به تعهدات خود عمل نخواهد کرد.
پایبندی به تعهدات، نشانهای از احترام، مسئولیتپذیری و قابل اعتماد بودن است.
اگر کسی به تعهدات خود عمل نمیکند، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا رفتارش را اصلاح کند. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را قطع کنید.
یک قول، یک قول است.
اعتماد با عمل به قولها به دست میآید و با شکستن آنها از بین میرود.
7. کنترلگری و سلطهجویی
روابطی که در آن کنترلگری و سلطهجویی وجود دارد، فضای مناسبی برای ایجاد اعتماد نیستند. فرد کنترلگر سعی میکند تا رفتار، افکار و احساسات طرف مقابل را تحت کنترل خود درآورد.
او ممکن است از تاکتیکهای مختلفی برای این کار استفاده کند، از جمله تهدید، ارعاب، دستکاری عاطفی و محدود کردن آزادیهای طرف مقابل.
در چنین روابطی، فرد قربانی احساس میکند که حق انتخاب ندارد و نمیتواند به طرف مقابل اعتماد کند. او میترسد که اگر نظر خود را بیان کند یا کاری را که میخواهد انجام دهد، با واکنش منفی و خشم طرف مقابل مواجه شود.
روابط سالم بر اساس احترام متقابل، برابری و آزادی بنا میشوند. کنترلگری و سلطهجویی، خلاف این اصول هستند و باعث از بین رفتن اعتماد میشوند.
اگر در رابطهای احساس میکنید که کنترل میشوید، باید با یک مشاور یا متخصص روانشناسی صحبت کنید تا بتوانید راهکارهای مقابله با این وضعیت را یاد بگیرید.
هیچ کس حق ندارد شما را کنترل کند.
اعتماد در فضایی از برابری و احترام رشد میکند، نه در فضایی از کنترل و سلطه.
8. غیبت و بدگویی
وقتی فردی به طور مداوم در مورد دیگران غیبت میکند و بدگویی میکند، اعتماد به او دشوار میشود. ما نمیدانیم که آیا او در مورد ما نیز پشت سرمان حرف میزند یا خیر.
غیبت و بدگویی، نشانهای از عدم صداقت، حسادت و عدم احترام به دیگران است. فردی که به طور مداوم در مورد دیگران بدگویی میکند، به احتمال زیاد قابل اعتماد نیست.
ما ممکن است از ترس اینکه مورد غیبت و بدگویی او قرار بگیریم، از به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود با او خودداری کنیم.
افراد قابل اعتماد، به حریم خصوصی دیگران احترام میگذارند و از غیبت و بدگویی خودداری میکنند.
اگر فردی در مورد دیگران غیبت میکند، باید به او بگویید که این کار را دوست ندارید و از او بخواهید تا رفتارش را اصلاح کند. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
کسی که در مورد دیگران پشت سرشان حرف میزند، احتمالاً در مورد شما نیز پشت سرتان حرف میزند.
9. قضاوت و انتقاد دائمی
اگر کسی به طور مداوم ما را قضاوت و انتقاد کند، احساس میکنیم که نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. ما میترسیم که اگر خود واقعیمان را نشان دهیم، مورد تمسخر، تحقیر و سرزنش قرار بگیریم.
قضاوت و انتقاد دائمی، باعث ایجاد احساس ناامنی، خجالت و شرم در ما میشود. ما ممکن است سعی کنیم تا خودمان را پنهان کنیم و نقابی بر چهره بزنیم تا مورد پسند طرف مقابل قرار بگیریم.
روابط سالم بر اساس پذیرش، همدلی و حمایت بنا میشوند. قضاوت و انتقاد، خلاف این اصول هستند و باعث از بین رفتن اعتماد میشوند.

اگر کسی به شما حسادت میکند یا با شما رقابت ناسالم دارد، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا رفتارش را اصلاح کند. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
حسادت، سمی مهلک برای هر رابطه ای است.
11. عدم وجود همدلی
همدلی، توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. وقتی کسی همدلی نشان نمیدهد، احساس میکنیم که نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. ما احساس میکنیم که او به احساسات ما اهمیت نمیدهد و نمیتواند ما را درک کند.
بدون همدلی، برقراری ارتباط عمیق و معنادار با دیگران دشوار است. ما ممکن است از به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود با او خودداری کنیم، زیرا میترسیم که مورد سوء تفاهم یا بیاعتنایی قرار بگیریم.
روابط سالم بر اساس همدلی، درک و حمایت بنا میشوند. عدم وجود همدلی، باعث ایجاد احساس تنهایی و انزوا در رابطه میشود.
اگر کسی همدلی نشان نمیدهد، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا سعی کند بیشتر همدلی نشان دهد. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
بدون همدلی، هیچ رابطهای نمیتواند عمیق و صمیمی باشد.
12. در دسترس نبودن عاطفی
در دسترس نبودن عاطفی به این معناست که فرد قادر یا مایل به به اشتراک گذاشتن احساسات خود با دیگران نیست. این افراد معمولاً از صمیمیت و آسیبپذیری اجتناب میکنند و ممکن است از نظر عاطفی سرد و بیتفاوت به نظر برسند.
وقتی کسی از نظر عاطفی در دسترس نیست، ایجاد اعتماد به او دشوار است. ما احساس میکنیم که نمیتوانیم با او ارتباط عمیق برقرار کنیم و او نمیتواند از ما حمایت عاطفی کند.
در دسترس نبودن عاطفی میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله تجربههای دردناک گذشته، ترس از آسیبپذیری و مشکلات روانی.
اگر کسی از نظر عاطفی در دسترس نیست، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا سعی کند بیشتر در دسترس باشد. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
رابطهای که در آن صمیمیت عاطفی وجود ندارد، نمیتواند بر اساس اعتماد بنا شود.
13. داشتن رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه
رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه به رفتارهایی گفته میشود که در ظاهر غیرمستقیم و بیضرر به نظر میرسند، اما در واقع حامل خشم و خصومت پنهان هستند. این رفتارها میتوانند شامل طعنه زدن، سرزنش غیرمستقیم، سکوت و لجبازی باشند.
وقتی کسی رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه نشان میدهد، ایجاد اعتماد به او دشوار است. ما نمیدانیم که او واقعاً چه احساسی دارد و چگونه میخواهد به ما آسیب برساند.
این رفتارها میتوانند باعث ایجاد سردرگمی، خشم و ناامنی در رابطه شوند. ما ممکن است احساس کنیم که به طور مداوم در حال راه رفتن روی پوست تخم مرغ هستیم.
اگر کسی رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه نشان میدهد، باید با او صحبت کنید و از او بخواهید تا به جای پنهان کردن احساسات خود، آنها را به طور مستقیم بیان کند. اگر او حاضر به تغییر نباشد، ممکن است لازم باشد رابطه را محدود کنید.
رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه، سم مهلکی برای هر رابطه ای است.
14. وجود انتظارات غیرواقعی
وقتی از دیگران انتظارات غیرواقعی داریم، احتمال اینکه ناامید شویم و اعتمادمان را از دست بدهیم، افزایش مییابد. ما ممکن است انتظار داشته باشیم که دیگران کامل باشند، همیشه با ما موافق باشند یا تمام نیازهای ما را برآورده کنند.
هیچ کس کامل نیست و همه اشتباه میکنند. اگر از دیگران انتظارات غیرواقعی داشته باشیم، به طور مداوم در حال قضاوت و سرزنش آنها خواهیم بود.
روابط سالم بر اساس پذیرش، بخشش و درک بنا میشوند. انتظارات غیرواقعی، باعث ایجاد تنش، ناامیدی و از بین رفتن اعتماد میشوند.
اگر انتظارات غیرواقعی دارید، با یک مشاور یا متخصص روانشناسی صحبت کنید تا بتوانید راهکارهای تعدیل آنها را یاد بگیرید.
انتظارات واقع بینانه، کلید یک رابطه سالم و پایدار است.
15. مشکلات ارتباطی
مشکلات ارتباطی میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم، تنش و از بین رفتن اعتماد در یک رابطه شود. اگر نتوانیم به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم، نمیتوانیم نیازها، خواستهها و احساسات خود را به طور واضح بیان کنیم.
مشکلات ارتباطی میتواند شامل موارد زیر باشد: عدم گوش دادن فعال، قطع کردن حرف دیگران، عدم بیان واضح افکار و احساسات، بهرهگیری از زبان توهینآمیز و عدم توانایی در حل تعارضات.
روابط سالم بر اساس ارتباط با صداقت، احترامآمیز و موثر بنا میشوند. اگر در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارید، باید سعی کنید تا مهارتهای ارتباطی خود را بهتر کنید.
میتوانید در دورههای آموزشی شرکت کنید، کتاب بخوانید یا با یک مشاور صحبت کنید تا مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط موثر را یاد بگیرید.
بدون ارتباط موثر، هیچ رابطهای نمیتواند رشد کند و شکوفا شود.






