چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود بیش از حد درگیر میشوند؟
درگیری بیش از حد در یک رابطه عاشقانه، به معنای سرمایهگذاری عاطفی و رفتاری افراطی در شریک زندگی و رابطه است. این نوع درگیری میتواند منجر به وابستگی ناسالم، از دست دادن استقلال فردی و آسیب به هر دو طرف رابطه شود. عوامل مختلفی در بروز این رفتار نقش دارند که در این مطلب به بررسی 20 نکتهی کلیدی در این زمینه میپردازیم: درک این عوامل میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کرده و برای ایجاد روابط سالمتر و متوازنتر تلاش کنند.
- 💥
ترس از تنهایی:
افرادی که از تنها ماندن میترسند، ممکن است برای حفظ رابطه به هر قیمتی، بیش از حد در آن درگیر شوند. - 💥
کمبود اعتماد به نفس:
عدم اعتماد به خود و ارزش قائل نشدن برای خود، باعث میشود فرد برای دریافت تایید و احساس ارزشمندی، به شریک زندگی خود وابسته شود. - 💥
تجربیات ناخوشایند گذشته:
تجربیات آسیبزا در روابط قبلی، مانند خیانت یا رها شدن، میتواند باعث ایجاد اضطراب و نیاز به کنترل بیشتر در روابط بعدی شود. - 💥
نیاز به تایید:
افرادی که نیاز مبرمی به تایید و تحسین دیگران دارند، ممکن است تمام تلاش خود را برای خوشحال کردن شریک زندگیشان صرف کنند و از نیازهای خود غافل شوند. - 💥
کمالگرایی:
تلاش برای داشتن یک رابطه بینقص و کاملا مطلوب، میتواند منجر به انتظارات غیرواقعی و فشارهای بیش از حد بر هر دو طرف شود. - 💥
ناتوانی در تعیین مرزها:
عدم توانایی در تعیین و حفظ مرزهای شخصی، باعث میشود فرد به راحتی از خواستهها و نیازهای خود چشمپوشی کند. - 💥
الگوهای رفتاری آموخته شده:
افرادی که در خانوادهای با الگوهای وابستگی ناسالم بزرگ شدهاند، ممکن است این الگوها را در روابط خود تکرار کنند. - 💥
مشکلات دلبستگی:
افرادی که در کودکی دلبستگی ایمنی را تجربه نکردهاند، ممکن است در روابط بزرگسالی خود دچار مشکلاتی مانند اضطراب جدایی و ترس از صمیمیت شوند. - 💥
جستجوی معنا و هویت در رابطه:
برخی افراد به جای اینکه هویت خود را به طور مستقل شکل دهند، آن را در رابطه با شریک زندگیشان جستجو میکنند. - 💥
عدم وجود علایق و سرگرمیهای مستقل:
وقتی فرد تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه میکند، دیگر فرصتی برای پرورش علایق و سرگرمیهای شخصی خود ندارد.

- 💥
فقدان حمایت اجتماعی:
افرادی که از حمایت کافی از سوی دوستان و خانواده برخوردار نیستند، ممکن است تمام نیازهای عاطفی خود را از شریک زندگیشان بخواهند. - 💥
ترس از دست دادن کنترل:
برخی افراد برای جلوگیری از احساس ناتوانی و آسیبپذیری، سعی میکنند تمام جنبههای رابطه را کنترل کنند. - 💥
تصورات غلط در مورد عشق:
برخی افراد عشق را با فداکاری بیقید و شرط و از خودگذشتگی کامل اشتباه میگیرند. - 💥
ناآگاهی از نیازهای خود:
افرادی که نمیدانند چه چیزی از رابطه میخواهند و چه نیازهایی دارند، ممکن است به راحتی تحت تاثیر خواستههای شریک زندگیشان قرار بگیرند. - 💥
تمایل به نجات دادن شریک زندگی:
برخی افراد به طور ناخودآگاه جذب افرادی میشوند که به کمک و مراقبت نیاز دارند و سعی میکنند نقش ناجی را ایفا کنند. - 💥
عدم برقراری ارتباط موثر:
ناتوانی در بیان نیازها و خواستهها به طور واضح و با صداقت، میتواند منجر به سوءتفاهم و نارضایتی در رابطه شود. - 💥
تمرکز بیش از حد بر مشکلات رابطه:
برخی افراد به جای تمرکز بر جنبههای مثبت رابطه، تمام توجه خود را به مشکلات و چالشها معطوف میکنند. - 💥
عدم پذیرش تغییر:
تغییر در یک رابطه اجتنابناپذیر است و عدم پذیرش آن میتواند منجر به درگیری و تنش شود. - 💥
مشکلات سلامت روان:
وجود مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیتی میتواند احتمال درگیری بیش از حد در روابط را افزایش دهد. - 💥
اعتیاد:
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل میتواند باعث وابستگی شدید و رفتارهای مخرب در روابط عاشقانه شود.
شناخت این عوامل، گام نخست برای تغییر الگوهای رفتاری ناسالم و ایجاد روابطی سالمتر و رضایتبخشتر است. باید به یاد داشته باشیم، یک رابطه سالم بر پایه احترام متقابل، استقلال فردی و تعادل بنا شده است. تلاش برای ایجاد تعادل بین نیازهای خود و نیازهای شریک زندگی، کلید داشتن یک رابطه پایدار و شاد است.
1. ترس از تنهایی
یکی از اصلیترین دلایل وابستگی بیش از حد، ترس از تنها ماندن است. این افراد فکر میکنند بدون حضور پارتنرشان نمیتوانند زندگی شادی داشته باشند. این ترس ریشه در دوران کودکی و تجربیات گذشته میتواند داشته باشد. احساس رهاشدگی یا عدم امنیت عاطفی در گذشته، میتواند در بزرگسالی به شکل وابستگی شدید بروز کند. آنها ممکن است برای حفظ رابطه، هر کاری انجام دهند و از نیازها و خواستههای خود چشمپوشی کنند. این ترس اغلب با افکار منفی درباره خود و آینده همراه است. آنها فکر میکنند اگر رابطه تمام شود، دیگر کسی آنها را دوست نخواهد داشت. در نتیجه، تمام انرژی خود را صرف راضی نگه داشتن پارتنر میکنند تا او را از دست ندهند. این ترس باعث میشود که فرد به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینانبخشی از طرف پارتنر باشد.
2. عزت نفس پایین
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، خود را لایق عشق و محبت نمیدانند. آنها برای اثبات ارزش خود به حضور و تایید دیگران، به ویژه پارتنرشان، وابسته میشوند. آنها اغلب خود را با دیگران مقایسه میکنند و احساس میکنند که کمبودهایی دارند که باید توسط پارتنرشان جبران شود. این افراد ممکن است به طور مداوم از خود انتقاد کنند و بر نقاط ضعف خود تمرکز داشته باشند. عزت نفس پایین باعث میشود که آنها به راحتی مورد سوء استفاده قرار بگیرند و در روابط ناسالم باقی بمانند. آنها فکر میکنند که اگر پارتنرشان آنها را ترک کند، دیگر کسی آنها را نخواهد پذیرفت. در نتیجه، حاضرند هر نوع رفتاری را تحمل کنند تا رابطه را حفظ کنند. آنها به طور ناخودآگاه، ارزش خود را به میزان توجه و محبتی که از پارتنرشان دریافت میکنند، گره میزنند.
3. تجربیات ناخوشایند در روابط قبلی
تجربههای ناخوشایند در روابط گذشته، مانند خیانت، رهاشدگی یا سوء استفاده، میتوانند باعث شوند که فرد در روابط بعدی بیش از حد درگیر شود.این افراد ممکن است به دلیل ترس از تکرار تجربههای بد، به طور وسواسگونه رفتار پارتنر خود را زیر نظر بگیرند و به دنبال نشانههای خطر باشند.آنها ممکن است به دلیل عدم اعتماد به نفس، نتوانند به پارتنر خود اعتماد کنند و به طور مداوم او را مورد سوال قرار دهند.تجربه شکست عاطفی در گذشته، میتواند باعث شود که فرد در روابط بعدی بسیار محتاط و محافظهکار باشد، اما در عین حال، به شدت به پارتنر خود وابسته شود.
آنها ممکن است برای جلوگیری از درد و رنج ناشی از جدایی، تمام تلاش خود را برای حفظ رابطه انجام دهند، حتی اگر رابطه سالم و رضایتبخش نباشد.
ترس از آسیبپذیری باعث میشود که آنها نتوانند به طور کامل خود را در رابطه ابراز کنند و احساسات واقعی خود را پنهان کنند.این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه، الگوهای رفتاری مشابهی را در روابط بعدی خود تکرار کنند.
4. سبک دلبستگی ناایمن
سبک دلبستگی ناایمن، که در دوران کودکی شکل میگیرد، میتواند یکی از عوامل اصلی وابستگی بیش از حد در روابط عاشقانه باشد. افرادی که سبک دلبستگی مضطرب دارند، به شدت به دنبال تایید و توجه پارتنر خود هستند و از طرد شدن میترسند. آنها ممکن است به طور مداوم نگران این باشند که پارتنرشان آنها را دوست ندارد یا به اندازه کافی به آنها اهمیت نمیدهد. افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، از صمیمیت و وابستگی عاطفی دوری میکنند و تلاش میکنند مستقل و خودکفا باشند. آنها ممکن است در برقراری روابط نزدیک مشکل داشته باشند و از ابراز احساسات خود اجتناب کنند. سبک دلبستگی آشفته ترکیبی از هر دو سبک مضطرب و اجتنابی است و باعث میشود که فرد در روابط خود احساس سردرگمی و ناامنی کند.
5. کمبود حمایت اجتماعی
افرادی که حمایت اجتماعی کافی ندارند، ممکن است تمام نیازهای عاطفی خود را از پارتنرشان بخواهند و به او بیش از حد وابسته شوند. آنها ممکن است به دلیل نداشتن دوستان یا خانوادهای صمیمی، تمام انرژی خود را صرف رابطه عاشقانه خود کنند و از سایر جنبههای زندگی خود غافل شوند. این افراد ممکن است از پارتنر خود انتظار داشته باشند که تمام نیازهای آنها را برآورده کند و به طور مداوم به دنبال تایید و حمایت او باشند.
6. تصورات غیر واقعی از عشق
برخی افراد تصورات غیرواقعی و رمانتیک از عشق دارند که باعث میشود انتظارات غیرمنطقی از پارتنرشان داشته باشند و در نتیجه، بیش از حد درگیر رابطه شوند. آنها ممکن است فکر کنند که عشق باید همیشه آسان، بینقص و بینقص باشد و هرگونه اختلاف یا مشکلی را نشانهای از عدم عشق بدانند. این افراد ممکن است به دلیل تماشای فیلمها و سریالهای رمانتیک، تحت تاثیر این تصورات نادرست قرار بگیرند و در روابط خود به دنبال همان کاملا مطلوبها باشند. واقعیت این است که عشق یک فرآیند پویا و پیچیده است که نیازمند تلاش، تعهد و سازگاری است. مهم این است که بتوانید با همدیگر به طور موثر ارتباط برقرار کنید و برای حل مشکلات خود با هم همکاری کنید.
7. ناتوانی در تعیین مرزها
افرادی که نمیتوانند مرزهای سالم در روابط خود تعیین کنند، ممکن است به راحتی مورد سوء استفاده قرار بگیرند و بیش از حد درگیر رابطه شوند. آنها ممکن است به دلیل ترس از ناراحت کردن پارتنر خود، نتوانند به درخواستهای او “نه” بگویند و خواستههای خود را نادیده بگیرند. این افراد ممکن است به دلیل عدم آگاهی از حقوق و نیازهای خود، اجازه دهند که پارتنرشان آنها را کنترل کند و تصمیمات آنها را تحت تاثیر قرار دهد. تعیین مرزهای سالم، به معنای احترام گذاشتن به خود و نیازهایتان و همچنین احترام گذاشتن به حقوق و نیازهای پارتنرتان است. همچنین باید به مرزهای پارتنر خود احترام بگذارید و از او انتظار نداشته باشید که فراتر از تواناییهای خود عمل کند.
8. مشکلات حل نشده کودکی
ترومای کودکی، مانند سوء استفاده عاطفی، جسمی یا جنسی، یا فقدان والد میتواند به طور قابل توجهی بر نحوه شکلگیری و حفظ روابط عاشقانه تأثیر بگذارد.
این افراد اغلب در بزرگسالی با مشکلاتی مانند اعتماد، صمیمیت و تنظیم هیجانی مواجه میشوند.آنها ممکن است الگوهای رفتاری ناسالمی را در روابط خود تکرار کنند، مانند وابستگی بیش از حد، اجتناب از صمیمیت یا درگیر شدن در روابط پرآشوب و ناپایدار.ترمیم زخم های دوران کودکی نیازمند خودآگاهی، مراقبت از خود و گاهی اوقات، کمک حرفه ای از یک درمانگر است.پردازش تجربیات گذشته و ایجاد الگوهای رفتاری سالم تر میتواند به افراد کمک کند تا روابط عاشقانه رضایت بخش تری داشته باشند.
اثرات سوء استفاده در دوران کودکی میتواند به شدت بر توانایی فرد در اعتماد به دیگران تأثیر بگذارد.
این امر به طور طبیعی میتواند منجر به وابستگی شدید و یا اجتناب از روابط عاشقانه در بزرگسالی شود.
9. فقدان هویت فردی
برخی افراد در روابط عاشقانه خود، هویت خود را گم میکنند و تمام تمرکز خود را بر روی پارتنر و رابطه قرار میدهند. آنها ممکن است علایق، اهداف و ارزشهای خود را نادیده بگیرند و تلاش کنند تا خود را با خواستهها و نیازهای پارتنرشان هماهنگ کنند. این افراد ممکن است به دلیل ترس از دست دادن پارتنر خود، از بیان نظرات و عقاید خود خودداری کنند و همیشه با او موافقت کنند. داشتن هویت فردی قوی، به معنای آگاهی از ارزشها، علایق و اهداف خود و همچنین داشتن استقلال و خودکفایی است. همچنین باید به پارتنر خود اجازه دهید که هویت فردی خود را حفظ کند و از او انتظار نداشته باشید که همیشه با شما موافق باشد.
10. فشار اجتماعی
فشار اجتماعی برای داشتن رابطه عاشقانه یا حفظ آن، میتواند باعث شود برخی افراد به روابطی که برای آنها مناسب نیستند، بچسبند یا بیش از حد در آنها سرمایه گذاری کنند. این فشار میتواند از خانواده، دوستان، رسانه ها یا فرهنگ ناشی شود. افراد ممکن است احساس کنند که باید در یک رابطه باشند تا “عادی” یا “موفق” به نظر برسند، حتی اگر رابطه آنها را ناراضی کند. آنها ممکن است از قضاوت دیگران بترسند اگر مجرد باشند یا رابطه خود را تمام کنند. این فشار اجتماعی میتواند باعث شود افراد نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیرند و در روابط ناسالم باقی بمانند. همچنین باید در مورد نیازها و خواسته های خود با دیگران صحبت کنید و از آنها برای حمایت و درک کمک بگیرید.
11. مشکلات ارتباطی
ناتوانی در برقراری ارتباط موثر با پارتنر، میتواند منجر به سوء تفاهم ها، ناامیدی و وابستگی بیش از حد شود. افراد ممکن است نتوانند احساسات، نیازها و خواسته های خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنند. آنها ممکن است از درگیری اجتناب کنند یا به روش های منفعل-تهاجمی ارتباط برقرار کنند. این مشکلات ارتباطی میتواند باعث شود افراد احساس کنند که شنیده یا درک نمی شوند، که میتواند منجر به وابستگی بیش از حد به پارتنر شود. یادگیری مهارت های ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی و بیان احساسات، میتواند به بهبود روابط و کاهش وابستگی کمک کند.
باید با پارتنر خود به طور منظم و با صداقت در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کنید. همچنین باید به حرف های پارتنر خود گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
12. نیاز به کنترل
برخی افراد در روابط خود نیاز زیادی به کنترل دارند و تلاش میکنند تا پارتنر و رابطه را مطابق میل خود شکل دهند. این نیاز به کنترل ممکن است ناشی از ترس، ناامنی یا عدم اعتماد به نفس باشد. این افراد ممکن است سعی کنند پارتنر خود را کنترل کنند، تصمیمات او را بگیرند، و یا او را از دوستان و خانوادهاش جدا کنند. این رفتار کنترلگرانه میتواند باعث ایجاد احساس خفگی، نارضایتی و وابستگی بیش از حد در پارتنر شود. روابط سالم بر اساس احترام، اعتماد و آزادی بنا میشوند.
13. کمال گرایی
افرادی که کمالگرا هستند، ممکن است انتظارات غیرواقعی از خود، پارتنر و رابطه داشته باشند و تلاش کنند تا همه چیز را بینقص کنند. آنها ممکن است به طور مداوم از خود و پارتنر خود انتقاد کنند و بر روی نقاط ضعف تمرکز داشته باشند. این کمالگرایی میتواند باعث ایجاد استرس، اضطراب و وابستگی بیش از حد در رابطه شود. مهم این است که بتوانید با همدیگر به طور موثر ارتباط برقرار کنید و برای حل مشکلات خود با هم همکاری کنید. همچنین باید به خودتان اجازه دهید که اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
14. سرمایه گذاری عاطفی بیش از حد
هنگامی که فرد تمام انرژی عاطفی خود را در یک رابطه سرمایه گذاری می کند، احتمال وابستگی ناسالم و ترس از دست دادن رابطه بیشتر می شود. این افراد ممکن است از فعالیت ها و روابط دیگر خود غافل شوند. تعادل در سرمایه گذاری عاطفی، به این معناست که فرد در کنار رابطه عاشقانه، به دیگر ابعاد زندگی خود نیز اهمیت دهد. این ابعاد شامل: دوستان، خانواده، شغل، سرگرمی ها و اهداف شخصی می شود. داشتن یک زندگی متعادل، به فرد کمک می کند تا در صورت پایان رابطه، منابع حمایت و شادی دیگری نیز داشته باشد. سرمایه گذاری عاطفی بیش از حد میتواند به مرور زمان منجر به فرسودگی عاطفی و کاهش رضایت در رابطه شود.
15. هویت ناپایدار
افرادی که درک روشنی از خود ندارند، اغلب در روابط عاشقانه به دنبال تعریف خود هستند. آنها ممکن است به راحتی تحت تأثیر پارتنر خود قرار بگیرند و سعی کنند خود را با او تطبیق دهند. این افراد ممکن است علایق، ارزش ها و اهداف خود را به خاطر پارتنر خود تغییر دهند. این امر میتواند منجر به احساس گم شدگی و وابستگی بیش از حد شود. هویت ناپایدار میتواند ناشی از تجربیات دوران کودکی، کمبود اعتماد به نفس یا عدم خودآگاهی باشد. کشف و توسعه هویت خود، نیازمند زمان، تلاش و خودآگاهی است.
16. تمایل به راضی کردن دیگران
تمایل شدید به راضی کردن دیگران، به ویژه پارتنر، میتواند منجر به نادیده گرفتن نیازها و خواسته های خود شود. این افراد ممکن است برای اجتناب از درگیری یا ناامید کردن پارتنر خود، با هر چیزی موافقت کنند. این رفتار میتواند منجر به احساس استثمار، نارضایتی و وابستگی بیش از حد شود. یادگیری اینکه چگونه “نه” بگویید و به نیازهای خود اهمیت دهید، برای سلامت روانی و روابط سالم ضروری است. راضی کردن دیگران به قیمت نادیده گرفتن خود، به مرور زمان منجر به فرسودگی عاطفی و کاهش عزت نفس می شود.
17. کمبود اعتماد به نفس در جذابیت جنسی
عدم اطمینان از جذابیت جنسی میتواند باعث شود فرد برای تأیید و اطمینان خاطر به پارتنر وابسته شود. آنها ممکن است به طور مداوم به دنبال تأیید و تعریف از ظاهر خود باشند. این عدم اطمینان میتواند منجر به حسادت، کنترل و وابستگی بیش از حد شود. تمرکز بر روی ویژگی های مثبت خود و پذیرش بدن خود، میتواند به افزایش اعتماد به نفس و کاهش وابستگی کمک کند. همچنین باید از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید و بر روی ویژگی های منحصر به فرد خود تمرکز کنید.
18. فرار از مشکلات زندگی
برخی افراد از روابط عاشقانه به عنوان راهی برای فرار از مشکلات و چالش های دیگر زندگی خود استفاده می کنند. آنها ممکن است به جای رسیدگی به مشکلات خود، تمام تمرکز خود را بر روی رابطه قرار دهند. این امر میتواند منجر به وابستگی بیش از حد و ناامیدی در رابطه شود. در صورت نیاز، از کمک حرفه ای یک درمانگر برای حل مشکلات خود کمک بگیرید.
19. الگوهای رفتاری یادگرفته شده از خانواده
الگوهای رفتاری که در خانواده یاد گرفته می شوند، میتوانند به طور قابل توجهی بر نحوه رفتار افراد در روابط عاشقانه تأثیر بگذارند. افرادی که در خانواده های ناکارآمد بزرگ شده اند، ممکن است الگوهای رفتاری ناسالمی مانند وابستگی بیش از حد، اجتناب از صمیمیت یا درگیری های مداوم را در روابط خود تکرار کنند. آگاهی از این الگوها و تلاش برای تغییر آنها، میتواند به بهبود روابط و کاهش وابستگی کمک کند. درمان میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کرده و مهارت های جدیدی را برای برقراری روابط سالم تر یاد بگیرند. شناخت الگوهای ناسالم خانواده میتواند به فرد در جهت رهایی از آنها در روابط بعدی کمک کند. با تمرین خودآگاهی و شناخت الگوها می توان سبک روابط بهتری را تجربه کرد.
20. مسائل مربوط به رهاشدگی
ترس از رها شدن میتواند به شدت بر روابط عاشقانه تأثیر بگذارد و منجر به وابستگی بیش از حد شود. افرادی که این ترس را دارند، ممکن است به طور مداوم نگران این باشند که پارتنرشان آنها را ترک کند و برای جلوگیری از این اتفاق هر کاری انجام دهند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات دوران کودکی، مانند از دست دادن والد یا رها شدن توسط یک مراقب باشد. درمان میتواند به افراد کمک کند تا ترس از رها شدن را مدیریت کرده و روابط سالم تری داشته باشند. یادگیری مدیریت ترس از رها شدن، نیازمند خودآگاهی، پذیرش آسیب پذیری و اعتماد به دیگران است.






